امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Quantum Mechanics

    ˈkwɑːntəmməˈkænɪks ˈkwɒntəmmɪˈkænɪks
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی

    (فیزیک) مکانیک کوانتومی، نظریه‌ی کوانتوم، نگره‌ی چنده

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در ایکس
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد quantum mechanics

    1. noun branch of quantum physics
      Synonyms: statistical mechanics, wave mechanics

    ارجاع به لغت quantum mechanics

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «quantum mechanics» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/quantum mechanics

    لغات نزدیک quantum mechanics

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    tie sheep horse road fish bucket chip can leg ice skiing bullet square back board bush gold return